مواجهه با شرایط بحرانی در زندگی نوجوانان نه تنها برای خود آنها میتواند دشواری داشته باشد، برای والدین نیز میتواند چالشبرانگیز باشد. این راهنما به شما کمک میکند تا با آرامش و آگاهی با این موقعیتها برخورد کنید و به جای اینکه آسیبی به رابطه شما و فرزندتان وارد شود؛ از این تهدید به این عنوان فرصت برای بهبود ارتباط خود با فرزندتان استفاده کنید.
در ابتدا بیایید مروری بر ویژگی های نوجوانی که در شرایط بحرانی تاثیر گذار هستند داشته باشیم:
نوسانات خلقی شدید: تغییرات هورمونی در دوره بلوغ میتوانند باعث تغییرات سریع در خلقوخو شوند، از شادی ناگهانی به غم یا عصبانیت، که در شرایط بحرانی مانند جنگ تشدید میشود.
حساسیت عاطفی بالا: نوجوانان به دلیل رشد مغز (بهویژه قشر پیشپیشانی) در مدیریت احساساتشان مشکل دارند و ممکن است واکنشهای شدیدی به استرس نشان دهند.
نیاز به استقلال همراه با ترس از ناامنی: آنها همزمان خواستار استقلال هستند اما در بحرانها (مثل جنگ یا مشکلات خانوادگی) ممکن است به دنبال امنیت و حمایت باشند، که این تناقض میتواند به اضطراب منجر شود.
تأثیرپذیری از محیط: اخبار منفی، درگیریهای اجتماعی یا فشار همسالان میتوانند احساسات آنها را بهسرعت تحت تأثیر قرار دهند و به اضطراب یا افسردگی منجر شوند.
مشکل در شناسایی و بیان احساسات: بسیاری از نوجوانان نمیتوانند احساسات پیچیده خود (مثل ترس یا خشم) را بهخوبی شناسایی یا بیان کنند، که ممکن است به انزوا یا رفتارهای پرخاشگرانه منجر شود.
تعریف شرایط بحرانی: شرایطی که سلامت جسمی، روانی یا عاطفی نوجوان را تهدید میکند. مثالها:
جنگ یا درگیریهای اجتماعی: مواجهه با ناامنی، آوارگی یا اخبار نگرانکننده.
بحرانهای خانوادگی: مانند طلاق، فوت یکی از نزدیکان یا مشکلات مالی شدید.
مشکلات روانی: افسردگی، اضطراب شدید یا افکار خودکشی.
فشارهای اجتماعی: مانند قلدری در مدرسه، فشار همسالان یا اعتیاد.
بلایای طبیعی: زلزله، سیل یا سایر حوادث غیرمترقبه.
نوجوانان به واکنشهای والدین خود حساس هستند. آرامش شما به آنها احساس امنیت میدهد، بهویژه در شرایطی مثل جنگ که اضطراب عمومی بالاست. اگر خود شما بهعنوان والد، آشفته و مضطرب باشید، نمیتوانید فضای امنی برای نوجوان بسازید. قبل از ورود به گفتوگو یا حمایت عاطفی:
چند نفس عمیق بکشید.
چند دقیقه با خودتان خلوت کنید.
به خودتان یادآوری کنید: «الان وقت کمک کردن است، نه کنترل یا قضاوت.» پس مراقب واکنش های سریعتان باشید.
گوش دادن بدون قضاوت به نوجوان کمک میکند احساس کند شنیده شده و درک میشود. شنیدن بدون عجله، قضاوت و نصیحت بزرگترین نیاز نوجوان در بحران، شنیدهشدن بدون احساس گناه یا ترس است.
چگونه انجام دهید؟
تماس چشمی برقرار کنید و توجه کامل خود را به او بدهید.
از قطع کردن صحبتهایش خودداری کنید.
با جملاتی مثل «میفهمم که این برات سخت بوده» احساساتش را تأیید کنید؛ و به او بگویید که در کنارش هستید هر فکر و احساسی که داشته باشه.
بسیاری از نوجوانان در شرایط بحرانی نمیتوانند احساسات خود را بهدرستی شناسایی یا بیان کنند، که میتواند منجر به انزوا یا رفتارهای مخرب شود. چطور میتونیم به آنها کمک کنیم؟
ایجاد فضایی برای بیان احساسات: از او بخواهید احساساتش را با کلمات ساده توصیف کند، مثلاً: «الان چه حسی داری؟ عصبانی، ناراحت یا شاید ترسیدی؟»
استفاده از ابزارهای خلاقانه: تشویق به نوشتن در دفترچه، نقاشی کردن یا گوش دادن به موسیقی برای ابراز احساسات.
آموزش نامگذاری احساسات: به او کمک کنید احساساتش را نامگذاری کند (مثلاً ترس، غم، خشم) تا بهتر آنها را درک کند.
الگوسازی: خودتان درباره احساساتتان صحبت کنید، مثلاً: «منم وقتی این اخبار رو شنیدم خیلی نگران شدم.» این کار به او نشان میدهد که صحبت درباره احساسات طبیعی است.
فعالیتهای آرامشبخش: تکنیکهایی مثل تنفس عمیق یا مدیتیشن کوتاه را به او معرفی کنید تا در مواقع بحرانی احساساتش را مدیریت کند.
برای حمایت از فرزندتان، باید خودتان از نظر عاطفی و جسمی سالم باشید، بهخصوص در شرایط بحرانی مثل جنگ که فشار روانی روی والدین نیز زیاد است. اگر شما فرسوده شوید، توانایی حمایت از نوجوانتان کاهش مییابد.
مدیریت استرس: فعالیتهایی مانند یوگا، مدیتیشن، یا حتی پیادهروی کوتاه روزانه میتواند به کاهش استرس کمک کند.
حفظ سلامت جسمی: خواب کافی، تغذیه سالم و ورزش منظم به شما انرژی میدهد تا با چالشها بهتر مقابله کنید.
ایجاد شبکه حمایتی: با دوستان، اعضای خانواده یا گروههای حمایتی والدین صحبت کنید تا احساس تنهایی نکنید.
تعیین مرزهای سالم: زمانی را برای خودتان کنار بگذارید، حتی اگر فقط چند دقیقه در روز باشد، تا به نیازهای شخصیتان رسیدگی کنید.
پذیرش محدودیتها: به خود یادآوری کنید که نمیتوانید همه مشکلات را حل کنید. تمرکز روی تلاشهای کوچک و مداوم کافی است.
ارتباط قوی و پایدار با نوجوان، بهویژه در شرایط بحرانی، به او احساس امنیت و اعتماد میدهد و پایهای برای مدیریت چالشهای آینده فراهم میکند.
فعالیتهای مشترک معنادار: فعالیتهایی مثل آشپزی، تماشای فیلم، یا انجام کارهای داوطلبانه با هم میتواند ارتباط را تقویت کند. فعالیتهایی را انتخاب کنید که به علایق او مرتبط باشد.
احترام به دنیای او: به علایق، موسیقی، یا حتی بازیهای مورد علاقهاش توجه نشان دهید، حتی اگر با شما متفاوت است. مثلاً، اگر به یک سبک موسیقی خاص علاقه دارد، درباره آن سؤال کنید.
ایجاد سنتهای خانوادگی: مراسمهای کوچک مثل شام هفتگی یا پیادهروی منظم میتواند حس ثبات و تعلق ایجاد کند، بهویژه در شرایط بحرانی.
ابراز محبت مداوم: به او نشان دهید که دوستش دارید، چه با کلمات (مثل «من به تو افتخار میکنم») و چه با اعمال کوچک (مثل نوشتن یادداشت تشویقآمیز).
انعطافپذیری در قوانین: در شرایط بحرانی، ممکن است لازم باشد برخی قوانین خانوادگی را با توجه به نیازهای عاطفی او بازنگری کنید تا احساس فشار کمتری کند.
گوش دادن مداوم: حتی پس از عبور از بحران، به طور منظم زمانی را برای گفتوگوهای بدون قضاوت اختصاص دهید تا او بداند همیشه میتواند به شما اعتماد کند.
تقویت اعتماد: به قولهای خود عمل کنید و به حریم خصوصی او احترام بگذارید تا اعتمادش به شما حفظ شود.
صبور باشید؛ تغییرات زمانبر هستند، بهویژه در شرایط بحرانی مثل جنگ.
از خودتان و فرزندتان انتظار کامل بودن نداشته باشید.
هر قدم کوچک به سمت بهبودی، یک پیروزی است.